ریتارگتینگ که گاهی اوقات به عنوان ریمارکتینگ نیز شناخته میشود، میتواند تعامل کاربران با تبلیغات را بهبود بخشد و بودجه بازاریابی شما را بهینه کند. ریتارگتینگ راهی است که برندها بتوانند با تبلیغات خود به کاربران خدمات ارائه دهند و شانس مشارکت آنها با تبلیغ مورد نظر و فروش را بالا ببرند.
ریتارگتینگ میتواند به کسب و کار شما کمک کند تا از بودجه بازاریابی خود بهتر استفاده کرده و تقریباً همۀ جنبههای استراتژی بازاریابی دیجیتالی خود را تکمیل کنید. در مقاله دیگری از وبلاگ گرندیما میخواهیم دربارۀ هر آنچه به ریتارگتینگ مربوط میشود صحبت کنیم.
ریتارگتینگ چیست؟
ریتارگتینگ یا هدف گیری مجدد (Retargeting) یک استراتژی در دیجیتال مارکتینگ است که کاربرانی که به تازگی از وبسایت یک برند تجاری بازدید کردهاند یا با تبلیغات قبلی آن وبسایت تعامل داشتهاند را شناسایی میکند و تبلیغات بیشتری را به آنها ارائه میدهد.
این کار به هدف افزایش مشارکت و در نهایت، تبدیل کاربر عادی به خریدار وفادار انجام میشود. به عبارتی، ریتارگتینگ یک استراتژی بازاریابی برای حداکثر رساندن هزینههای رسانهای با ارائه مجدد تبلیغات به کاربران است.
این رویکرد میتواند مانند کلیک مجدد روی تبلیغ، پر کردن یک فرم، بازدید از سایت یا خرید محصول باشد. دلیل منطقی تبلیغ مجدد این است که کاربری که قبلاً با تبلیغات درگیر بوده است، حداقل به میزان اندکی علاقهای به محصول یا خدمات داشته است.
به جای صرف هزینه بازاریابی برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که ممکن است علاقه مند نباشند، ریتارگتینگ برای کاربرانی که قبلاً میزان علاقه خود را نشان دادهاند، ارائه میشود. این مهم به جذب مجدد مشتریان احتمالی کمک میکند و پیشنهاد دیگری را در مقابل آنها قرار میدهد تا این بار شانس تعامل بیشتر و فروش را بالا ببرد.
اهمیت ریتارگتینگ در چیست؟
یک استراتژی ریتارگتینگ با تکیه بر بینشهای داده محور و روشهای ردیابی پیشرفته برای افزایش نرخ تبدیل در بین مخاطبان هدف، روشی پیچیده برای جذب مجدد کاربران علاقه مند است، با این حال، مفهوم آن بسیار ساده است: «اگر بر کاربرانی تمرکز کنید که از قبل به محصولات و خدمات شما علاقه مند بودهاند، توانستهاید ریتارگتینگ را به معنای واقعی پیاده سازی کنید.»
علاوه بر ایجاد دیدگاه تجاری از طریق یادآوری محصولات یا خدمات در هنگام وبگردی، کمپینهای ریتارگتینگ میتوانند به بهبود قیف بازاریابی کمک کنند. یک قیف بازاریابی برای افزایش آگاهی و هویت برند مهم است. این مهم میتواند به شما در افزایش انواع تبدیل و بهبود کل سرمایه گذاریتان در استراتژی بازاریابی دیجیتال کمک کند.
کمپینهای هدف گیری مجدد به شما این فرصت را میدهند تا تبلیغات منحصر به فرد و شخصی ایجاد کنید که مرتبط به پرسونای مشتریان بالقوه هستند. در این مسیر میتوانید یک تجربه تبلیغاتی دلپذیر و مرتبط ایجاد میشود.
این شیوه تبلیغات برای این کاربران جذاب به نظر میرسند و در نتیجه احتمال افزایش نرخ کلیک و خرید بیشتر را افزایش میدهند. یکی از بهترین شیوهها در بازاریابی، کمک به مشتریان برای تصمیم گیری در مورد خرید است. از طریق ریتارگتینگ میتوانید برند خود را در معرض دید مشتریان قرار دهید و از طریق تبلیغات مجدد، آنها را تشویق به خرید کنید. این امر باعث میشود تا برند شما تقویت شود و بر میزان فروش بیفزاید.
کارکرد ریتارگتینگ چگونه است؟
ریتارگتینگ میتواند در تعدادی از کانالها و بسترهای تبلیغاتی اجرا شود. این کار با راه اندازی تبلیغات و فراخوان برای اقدام (CTA) با فنآوری مناسب برای ردیابی بازخوردهای مخاطبان و تعامل آنها شروع میشود.
کانالهای اصلی برای هدف گیری مجدد شامل سرچ گوگل، شبکههای اجتماعی و گوگل ادز است. هنگامی که به صورت آنلاین فعالیتهای مخاطبان خود پیگیری میکنید، میتوانید به طور دقیق تعیین کنید که باید به دنبال کدام نوع مشتری بالقوه باشید.
به طور کلی، ریتارگتینگ تبلیغات برای کاربرانی است که تمایل خود را برای خرید نشان دادهاند اما به هر دلیلی در طول مسیر از قیف تبدیل خارج شدهاند. قیف تبدیل مدلی برای درک بهتر فرآیند فروش است که هدفش تبدیل کاربر عادی به خریدار وفادار است.
ریتارگتینگ چه مزایایی دارد؟
ریتارگتینگ یکی از مؤثرترین تکنیکهای تبلیغاتی است زیرا کاربرانی که قبلاً به خدمات و محصولات ما علاقه مند بودند را دوباره شگفت زده میکنیم. با هدف گیری مجدد، تصمیم میگیریم که کدام یک از کاربران خود را تحت تأثیر قرار دهیم. به عنوان مثال، ما میتوانیم فقط برای کسانی که سبد خرید خود را در 30 روز گذشته رها کردهاند، مجدداً اقداماتی برای جلب نظرشان انجام دهیم.
در هر صورت، ریتارگتینگ دو مزیت زیر را بههمراه دارد:
-
توجه دوباره به کاربران علاقه مند
تبلیغات سنتی بازاریابی با مخاطبان غیرهدف ارتباط برقرار میکند. هیچ تضمینی وجود ندارد که شما بتوانید علاقهای در آنها ایجاد کنید. مقدار تبدیل در این نوع بازاریابی بسیار کم است! با ریتارگتینگ، منابع بازاریابی را صرف افرادی میکنید که قبلاً به کسب و کار شما علاقه نشان دادهاند. این سطح علاقه ممکن است تفاوتهای بسیاری را رقم بزند.
-
افزودن ارزش به کاربران سرد
کاربران سرد آنهایی هستند که علاقه خود را قبلاً نشان دادهاند ولی در خرید محصول یا استفاده از خدمات تمایل کمتری دارند. این نوع کاربران هنوز ارزشمند هستند و میتوانند دامنه مخاطبان هدف شما را افزایش دهند؛ اما با ریتارگتینگ میتوان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را تقویت کرد و به طرز چشمگیری، کاربران سرد را به خریداران بالقوه تبدیل کرد.
مثالی از ریتارگتینگ
اگر به عنوان کاربر، محتوای تبلیغاتی یک تیشرت منحصر به فرد را در فید اینستاگرام خود مشاهده کرده و آن را لایک میکنید، به احتمال زیاد دوباره همان تبلیغ را در فید خود مشاهده خواهید کرد. دلیل این امر این است که برند تولید کننده تیشرت، شما را به عنوان یک کاربر بالقوه و علاقه مند میبیند و تبلیغات خود را مجدداً برای شما نشان میدهد.
اگر مشتریان احتمالی شما وقت خود را در بسترهای رسانههای اجتماعی صرف میکنند، ممکن است منطقی باشد که از برخی ویژگیهای این پلتفرم استفاده کنید. آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا تبلیغاتی را قبلاً در وبسایتی نگاه کردهاید را با مراجعه به وبسایت دیگری، آن تبلیغات را دوباره مشاهده میکنید؟ یعنی هر جای میروید، همان تبلیغات را میبینید. این همان ریتارگتینگ است.
تفاوت ریتارگتینگ با ریمارکتینگ چیست؟
اصطلاح ریتارگتینگ و ریمارکتینگ اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. با این حال، تفاوت کمی بین این دو وجود دارد. در حالی که هدف گیری مجدد و ریمارکتینگ برای جذب مجدد مشتریانی است که قبلاً به محصولات یا خدمات برند علاقه نشان دادهاند اما ریمارکتینگ معمولاً برای تبلیغات از طریق ایمیل کاربرد دارد.
ریمارکتینگ عملی است که افراد را از طریق کمپینهای ایمیل به تجارت شما باز میگرداند و با افرادی که تعاملات خاصی در وبسایت شما داشتهاند، ارتباط برقرار میکند؛ ریتارگتینگ بیشتر بر تبلیغات پولی متمرکز است. این مهم در راستای کمپینهای تبلیغاتی مانند کلیک روی محصولات، کلیک روی تبلیغات و پر کردن فرم اجرا میشود.
ریتارگتینگ و ریمارکتینگ بخشی از استراتژیهایی هستند که کاربران علاقه مند را به عقب برگردانده و آنها را تشویق به خرید میکند. تفاوت عمدۀ این دو در کانالهایی است که استراتژی بازاریابی از طریق آنها اعمال میشود.
این دو اصطلاحات این روزها کاملاً به جای یکدیگر استفاده میشوند. برای ارائه تعریفی فنیتر، ریمارکتینگ بیشتر مربوط به ایمیل است و ریتارگتینگ مبتنی بر سایت یا کوکی است. هر دوی این استراتژیها کاربران را مجبور میکنند تا یک اقدام را انجام دهند اما مسیر هر کدام ممکن است متفاوت باشد. |
چه زمانی باید از ریتارگتینگ استفاده کرد؟
سناریوهایی وجود دارند که در آن استفاده از ریتارگتینگ منطقیتر است. یک روش معمول این است که اغلب مشتریانی که سبد خرید آنلاین خود را رها کردهاند، هدف قرار دهید. موارد زیادی وجود دارند که شما را به سمت هدف گیری مجدد سوق میدهند. تبلیغ محصولات یا خدمات جدید، واضحترین مسیر است.
وقتی چیزی جدید ارائه میدهید، میخواهید مطمئن شوید که مشتریان وفادار از آن مطلع هستند. همچنین مواقعی وجود دارد که شما نیاز به فروش موجودی خود دارید. سناریوی دیگر با تغییر برند ممکن میشود. هدف گیری مجدد مشتریان را از تغییرات در برند شما آگاه میکند و به شما در یافتن کاربران علاقه مند کمک خواهد کرد.
تعاملات آنها باعث ترویج برند جدید میشود و به شما کمک میکند تا با بازاریابی هدفمند و کارآمد، دید خود را بهبود ببخشید. تغییر لوگو میتواند مهمترین چیز در آگاهی دوباره از برند باشد. یکی دیگر از موارد استفاده از ریتارگتینگ، پیشنهاد دوباره برای خرید محصول است. این مهم زمانی رخ میدهد که مشتری محصول خریداری کرده است و شما با یک تبلیغ هیجان انگیز دیگر، پیشنهاد خرید دوباره را به او ارائه میدهید.
چگونه میتوان با ریتارگتینگ تبدیلها را افزایش داد؟
نکات زیر میتوانند به شما در افزایش تبدیلها، چه به معنای فروش، ثبت نام یا اقدامات دیگر کمک کنند:
-
میتواند شامل CTAهای ساده باشد
تبلیغات هدفمند باید متفاوت از تبلیغاتی باشند که قصد دارند آگاهی عمومی از برند را افزایش دهند. کاربران با CTAهای واضح و ساده مانند «اکنون خرید کنید» یا «بیشتر بیاموزید»، در ارتباط هستند. این CTAها را به زبان کوتاه و با قابلیت کلیک کردن ارائه دهید به صفحه فرود دلخواه شما منتهی شوند.
-
از A/B تست استفاده کنید
برای اینکه بدانید کدام نوع تبلیغات برای کمپین ریتارگتینگ شما مؤثرتر است، دو نسخه مختلف از یک تبلیغ را آزمایش کنید. پس از یک دوره آزمایشی کوتاه، بررسی کنید که کدام نسخه باعث جذب بیشتر کاربران میشود و تبلیغات موفقی را تضمین میکند.
-
در تولید محتوا خلاق باشید
ریتارگتینگ میتواند شامل تبلیغات ثابت، پویا یا حتی مبتنی بر ویدئو باشد. بسته به آنچه که در راستای محصولات و خدمات شما قرار دارند و همچنین برای کاربران شما مناسب است، از انواع مختلف تبلیغات برای جلب نظر مخاطبان استفاده کنید.
-
مراقب خستگی ناشی از تبلیغات باشید
هنگام هدف گیری مجدد، مراقب باشید که مشتریان خود را بیش از حد خسته نکنید. کاربران به سرعت از دیدن تبلیغات مشابه از یک برند خسته میشوند. نمایش مکرر تبلیغات برای آنها میتواند مضر باشد و باعث میشود که مشتریان برای همیشه از قیف تبدیل خارج شوند.
-
رویکرد خود را به طور مداوم بهینه کنید
بهترین کمپینهای بازاریابی آنهایی هستند که مرتباً ارزیابی و بهینه میشوند. به طور مستمر کمپین ریتارگتینگ خود را بازبینی کنید و فرصتهایی را برای بهبود آن در نظر بگیرید؛ خواه این میتواند به معنای تغییر دفعات نمایش تبلیغات برای مشتریان یا تجدید نظر در CTA باشد.
کلام آخر
ریتارگتینگ هر جنبهای از استراتژی دیجیتال مارکتینگ را تکمیل میکند زیرا چشم اندازهای روشنی را به روی کسب و کارها میگشاید و محصولات و خدمات آنها را در ذهن کاربران نگه میدارد. با ارائه مجدد تبلیغات به کاربرانی که قبلاً خرید به محصولات یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند، شانس خرید و تبدیل آنها از یک کاربر عادی به یک خریدار وفادار را امتحان کنید.
بدون هدف گیری مجدد، احتمال تعامل با کاربران علاقه مند را از دست میدهید و آنها هرگز به وبسایت شما باز نمیگردند. به طور کلی، ریتارگتینگ یک ابزار بازاریابی قدرتمندی است که برند شما را تقویت میکند و به عنوان مکمل تمام تلاشهای بازاریابی شما شناخته میشود.